«کژتابی» واژه ای است که مؤلف برای پدیده ای نویافته و اغلب طنزآمیز در زبان نهاده است. مراد از آن چیزی است بین «ایهام» و «ابهام». شباهتش با ایهام در این است که در ایهام جمله یا عبارتی دو معنا می دهد و جایگاه آن اغلب در شعر است، و جزو شگردها و آرایه های دلنشین معنوی است. در میان شعرای بزرگ ادب فارسی سعدی و بیش از او حافظ استاد مسلّم در آوردن تعبیرات دو معنایی (ایهام) است. وقتی حافظ می گوید: مستی به چشم شاهد دلبند ما خوشست، این مصراع، خواسته ناخواسته دو معنا می دهد: الف) مستی من یا عاشقان دیگر از نظر یار خوب است. ب) هر مستی ای خوب نیست، بلکه مستی چشم یار من خوب است. اما «ابهام» نارسایی و اختلال جمله در معنارسانی است. وقتی می گوییم: «پدر من به هرکس که بخواهد قرض الحسنه می دهد.» جمله کژتاب است. نوعی اختلال معنا دارد، و در عین حال دو معنا می دهد: الف) پدر من به هرکس که خودش [، پدر من] دوست داشته باشد/ بپسندد قرض می دهد. ب) پدر من به هر متقاضی قرض می دهد. مثال دیگر: «پیر شود جوان» دو معنا دارد: الف) آدم پیر تبدیل به جوان می شود. ب) آدم جوان تبدیل به پیر می شود. یا در این مثال از سعدی: پسران وزیر ناقص عقل… آیا پسران ناقص عقل هستند، یا وزیر؟ یا این جمله: من شما را از برادرتان بیشتر دوست دارم. (خودتان به دو معنایش فکر کنید).
دو دهه پیش مؤلف این کتاب، با پیش آمدن رویداد خوشایندی به صرافت این مسئله افتاد که در زبان و ادب قدیم و جدید جهان هم سابقه دارد. اما نامی ندارد. از آن به بعد با صید کژتابی ها، در هرچه می خوانده، می شنیده، آهسته و پیوسته، دسته ای از آنها را بسته کرده و به صورت مقاله در آورده، که در نشریاتی چون کیهان فرهنگی (دورۀ اول)، کیان، شرق، جام جم، در طی 20 سال چاپ شده، سپس که به 30 مقاله بالغ شده به خانۀ بخت رفته است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .