کتابی دیگراز از نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز کتاب "وقتی که او رفت"، کتاب جذاب دیگری از گذشته یک خانواده در حالی که اسرار دفن شده ی آنها تهدید به فاش شدن می کنند. مراقب باشید که به چه کسی اجازه ی ورود می دهید. بلافاصله بعد از بیست و پنجمین سالگرد تولدش ، لیبی جونز از محل کار به خانه برگشت تا نامه ای را که تمام عمر منتظر آن بود پیدا کند. او با نامه را تنها با یک فکر در سرش باز می کند: من بالاخره خواهم فهمید که کیستم. او به زودی نه تنها به هویت والدین خونی اش پی می برد ، بلکه همچنین وی تنها وارث عمارت متروکه شان در کرانه های تیمز در محله شیک چلسی لندن است که میلیونها دلار ارزش دارد. همه چیز در زندگی لیبی در شرف تغییر است. اما چیزی که او احتمالا نمی تواند بداند این است که دیگران نیز منتظر این روز هستند - و او در مسیر برخورد بر آنها قرار دارد. 25 سال پیش ، پلیس با گزارش گریه یک کودک به محله ای فراخوانده شد. وقتی آنها وارد شدند ، یک کودک ده ماهه ی سالم را پیدا کردند که با خوشحالی در تختخوابش در اتاق خوابش آواز می خواند. در طبقه ی پایین آشپزخانه سه جسد مرده قرار داشت ، که همه آنها سیاه پوش بودند ، در کنار آنها یک یادداشت عجولانه نیز بود. و چهار کودک دیگر که گزارش شده بود در آنجا زندگی می کنند از بین رفته بودند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .