انسان ها در حسرت دستیابی به مطلق حضور،آن رادر اطراف خود به شهود احساس می كردند و خود را به آب و آتش میزدند تا در آیین هایی سازنده، فهم خود را از این امر متعالی پرورش دهند.اما نیز خود را بیگانه با آن حس می كردند. تقریبا هر فرهنگی اسطورهای از بهشتی گمشده را بنیان نهاده بود كه مردان و زنان در آغاز زمان از آن رانده شده بودند.این امر بیانگر باوری ابتدایی بود كه كه معتقد بود معنای زندگی چنین گسسته، دشوار و پر از رنج نبوده است. باید دورهای بوده باشد كه انسان ها از سرشاری وجود لذت میبردهاند و اندوه، بیماری، مصیبت، تنهایی، كهنسالی و مرگ در زندگیشان معنایی نداشته است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .