خب، الحمدلله!... بسیار خشنودم که یاران موافق بالاخره رسیدن به فصل برداشت. در این کارزار البته طی طریق سختی شد ولی با این همه، برای من مثل روز روشن بود با جدّ و جهد دوستان همقسم می رسیم به این نقطهٔ آرامش عاقبت!... چرا؟... البته جان کلام رو دوستان گفتن ولی بنده هم اشاره ای می کنم... این ملت خواستش مبنایی نداره، بیش تر دربند فتح و تخریب نظم جاریّه ست، اندیشهٔ جایگزین بی عیب نداره و نداشته هیچ وقت، با نهیبی هم جا می زنه فی الفور، احساسش به باران بهاری شبیهه، تب تندش که فرو نشست، می نشینه به تماشا و آه و ناله؛ همین فقره در این ملک شده اسباب اغتشاش…
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .