سالهای میانی دهة 1330 تا سالهای پایانی دهة 1350، دورهای محوری در تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود. طی این دوره، از اتکای اقتصاد به کشاورزی کاسته شد و صنعت جایگاه مهمی در این ساختار پیدا کرد. شهرنشینی رشدی شتابان یافت، دسترسی شهرنشینان به آموزش و بهداشت تسهیل شد و حکومت موفق گردید بخشهای زیادی از زندگی اجتماعی و فرهنگی در کشور را که تا پیش از این دوره، از دسترسش خارج بودند، تحت حاکمیت خود بیاورد. کتاب حاضر به دگرگونی نهادِ خانواده در نتیجة این تغییرات میپردازد.هم حکومت ایران و هم آن نیروهای خارجیای که وی را به اتخاذ سیاستهایی تشویق کردند که به این تغییرات انجامید همگی بر اتکای این برنامهها به نظریۀ مدرنیزاسیون یا نوسازی اصرار داشتند. از این رو در این کتاب نیز همین نظریه، چارچوب سنجش تأثیر این برنامهها بر نهاد خانواده میباشد. حاصل کار، ارزیابی تأثیر نوسازی اجتماعی بر نهاد خانواده است و همچنین، سنجش خودِ نظریة مدرنیزاسیون بهمثابۀ یک ایدئولوژی.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .