ما این زحمت را به خود نخواهیم داد که برای فیلسوفان خردمندنان توضیح دهیم که«رهایی»«انسان»با فرو کاستن فلسفه الهیات جوهر و جز آن ها به «خودآگاهی»و با رهایی«انسان»از سلطه این عبارت-که هرگز او را از اسارت باز نداشته است-حتا گامی هم به پیش نمی رود.و نیز توضیح نخواهیم داد که نیل به رهایی واقعی فقط در جهان واقعی و با وسایل واقعی امکان پذیر است که بردگی بدون دستیابی به ماشین بخار و دستگاه نخریسی ملغا نمی شود که سرواژ ارباب-رعیتی را بدون کشاورزی اصلاح شده نمی توان از میان برداشت و به طور کلی مردم تا زمانی که قادر نباشند خوراک نوشاک پوشاک و سر پناه کافی-به لحاظ کمی و کیفی-به دست آورند رها نتوانند شد.«رهایی»کنش تاریخی است نه ذهنی وبا وجود شرایط تاریخی مناسب یعنی در مرحله ای از صعنت تجارت و کشاورزی فراهم می گردد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .