در همین حال باید تاکید کرد که اگرچه چشماندازیهای تاریخی کلی تغییر کردهاند، گرایشهای اجتماعی-سیاسی که شالودهی بسیاری از قواعد لوکاچ را به وجود میآورد، امروز نیز بسیار مطرح هستند و فقط بنا به تعبیر دیالکتیکی پیوستگی در ناپیوستگی تغییر مییابند. بدین ترتیب گفتمان لوکاچ که به بیواسطههای غیر دیالکتیکی گرایشهای ایدئولوژیک گوناگون مربوط میشود، اعتبار روششناسانهی عمومیاش را، و حتا در مواقعی نیز موضوعیت مبرم آن را، در حوزهی ایدئولوژیک مربوط حفظ میکند. همچنین نباید فراموش کرد که تنگنایی که لوکاچ در کوشش خود برای تعریف موضوعش در خصوص اصل بدیهی وحدت فلسفه و سیاست، نظریه و عمل مارکس با آن مواجه بود، صرفا تنگناهای فردی نبودند بلکه محصول عصری دشوار بودند که به نظر میرسید در آن عصر چشماندازهای مسئلهدار معین به مدتی طولانی بر جهتگیری تاریخی جنبش سوسیالیستی حاکم بودند. ممکن است دربارهی اعتبار عملی برخی از نتیجهگیریهای لوکاچ آرای متفاوتی وجود داشته باشد، اما کسی نباید عظمت فراگیر کار او را نادیده گیرد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .