نورتروپ فرای حماسه را در طبقه ای قرار می دهد که از نظر منطقی و تحول تاریخی در پی اسطوره و رمانس می آید، چون قهرمانان اساطیری خدایان و موجودات مافوق طبیعی اند و قهرمانان رمانس مافوق انسان ها هستند که موجوداتی فراتر از محیط خودند.
به نظر فرای حوزه ی اصلی ادبیات را اپوس (حماسه) و ادبیات داستانی تشکیل می دهد که در یک طرف آن نمایش و در طرف دیگرش ادبیات غنایی قرار دارد. او معتقد است که نمایش با مناسک، و ادبیات غنایی با رؤیا مرتبط است. در حماسه شاعر با مخاطب و شنونده مواجه می شود. شعر روایی و حماسی در وهله ی اول در ارتباط با شنونده خلق می شود و در وهله ی دوم به نوشتار درمی آید. بعدها ادبیات داستانی در حماسه تأثیر می گذارد. در حماسه غلبه با وزن و شعر موزون است، درحالی که در ادبیات داستانی نثر غلبه دارد. بعضی از نویسندگان از جمله تامس گرین معتقدند که بسیاری از حماسه های باستانی بر اسطوره های قدیمی تر و آیین های مذهبی خاور نزدیک و خاورمیانه، مخصوصا بین النهرین، استوار بوده اند. بدیهی است که اعمال انسان، به ویژه اعمال یک قهرمان، تابع الگوهای رفتاری خاص خدایان بوده است. این رفتارها و الگوهای عمدتا اخلاقی در طول قرن ها از خدایان به انسان ها مخصوصا به پادشاهان نیک خصال، قهرمانان و پهلوانان منتقل شده است و انسان های عادی با شنیدن یا دیدن وقایع حماسی از این الگوها متابعت می کرده اند
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .