رمان الابولا نوشته ی زکریا قائمی سومین رمان این نویسنده است. او پیش از این رمان های تجریش و غاب، نامه هایی به کرت کوبین را منتشر کرده بود. رمان تجریش از جایزه ی ادبی هفت اقلیم را هم به دست آورد. او در تازه ترین تجربه ی داستانی اش، یک رمان قصه گو نوشته که هر لحظه اش غافلگیرکننده است. آبولا از سال 58 آغاز می شود. داستان سه دوست که سوداهای سیاسی در سر داشته اند و البته جهان جور دیگری رقم خورده. قهرمان اصلی رمان، که زندان هم بوده، بعد آزادی با دو دوست دیگرش همراه می شود و در سمنان یک معدن گچ می خرند. می خواهند گچ از دل زمین بیرون بیاورند و به پول نزدیک کنند. اما آغاز جنگ آغاز اتفاقات جدید است. این مرد جوان بسیار ماجراجو از سربازی معاف شده بوده اما تصمیم می گیرد برود جنگ... رمان زکریا قائمی پرسرعت و به شدت روایی است. او تبحر خاصی در دیالوگ نویسی دارد و از توصیف و مکث دور است. فضای سیاسی و اجتماعی ای که در اثر ساخته می شود با امروز پیوندهای عمیق دارد و رازهای زیادی آشکار می کند. آدم های گوناگونی که بر اثر تغییر فضا عوض یا مرموز شده اند، رخ می نمایند و قهرمان رمان که یک عشق فیلم است می خواهد تا ته خط برود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .