این کتاب تلاش در راستای تحقیقی چند رشتهای نیست، بلکه در عوض فراخوانی برای بیانضباطی نظری است، با گوشی برای (شنیدن) رخداد صوتی به مثابه منادی جامعه. با این همه موسیقی استعارهای شگفتانگیز از امر واقع است.
قیمتگذاری موسیقی در تقابل با کل نظام فئودال رخ داد که در آن اثر (به عنوان) ملک طلق ارباب وجود مستقلی نداشت. اثر بر مبنای بالقوه تجاری و وجود انضمامی، در قالب یک ابژه (پارتیتور) و استفاده آن (بازنمایی اجرا) ساخته میشد. موسیقی تا زمانی که تجار، که به نام موزیسینها فعالیت میکردند، قدرت کنترل تولید موسیقی و فروش استفاده آن را به دست نیاوردند و میزان قابل توجهی از مشتریان در خارج از دربار از پیش به آن اختصاص پیدا نکرد در هیات کالا ظاهر نشد.
رابطه موسیقی و قدرت حاکمه جامعه همواره مطرح است و نویسنده کتاب نیز اعتقاد دارد بستگی متقابل کارکردهای سیاسی این اشکال بسیار متفاوت موسیقی در همه جا شنیده میشود. برای مثال سالن کنسرت، فارغ از نوع موسیقیای که در آن ارائه میشود، به عنوان ابداعی قرن هجدهم، امروز همچنان ابزار قدرت به شمار میرود همانطور که موزه در مدیریت هنر جایگزین سیاسی تجار محسوب میشود. کنسرت چونان مرکزی جامعه بازنمایانه، عنصری فعال در جامعه تکرارشونده است. اما نمایش بیشتر و بیشتر در خود سالن کنسرت، در رابطه قدرت میان مخاطب با اثر و اجراگر، و نه در جهت برقراری ارتباط با آنهاست: مخاطب کنسرت بیش از لذت بردن داوری میکند؛ به عوض زیستن آن، موسیقی به دستاویزی بدل میشود تا فرد بر فرهیختگی خود صحه گذارد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .