نظریه پردازان افراطی گاهی اوقات بر پدیده شناسی خود گرفته اند که گونه ایدئالیسم است و واقعیت را در سیلاب ایده ها در غرق میکند ما اگر ایدئالیسیم فلسفه بدون شر آقای برونشویگ باشد اگر ایدئالیسم فلسفه ای باشد که تلاشش برای هضم و جذب ذهنی هیچ گاه به مقاومت بیرونی بر نمیخورد فلسفه ای که در آن رنج و گرسنگی و جمگ در گونه ای فرایند کند وحدت بخشیدن ایده ها رقیق میشوند هیچ چیز نا منصفانه تر از این نیست که پدیده شناسان را ایدئالیست بخوانیم برعکس قرن هاست که در فلسفه جریانی تا بدین پایه رئالیست را شاهد نبوده ایم پدیده شناسان دوباره انسان را غرق جهان کرده اند و به اضطراب ها و رنج های او و همچنین به شورش هایش تمام سنگینی شان را بازگردانده اند متاسفانه تا وقتی«من»ساختار آگاهی باقی بماند همچنان میتوان بر پدیده شناسی خرده گرفت که یک آموزه پناهگاه است و قطعه ای از انسان را از جهان بیرون میکشد و با این کار توجه را از مسائل حقیقی منحرف میکند و...
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .