مثل باغچه ای در بهار دستتان را می گیرد و به باغستان قصه های پرویز دوایی می برد، قصه هایی که پر از زندگی اند، چنان که وقتی می خوانی شان انگار از رنج زیستن رهاشده ای و رفته ای به تماشای بهار، به تماشای تارزان و علی بابا، به تماشای تاریخ تهران، پامنار و الالمزار، سینماهایش، کافه هایش، فالوده هایش، آوای دل انگیز جوی هایش، کاروان شترهایش، پرنده هایش، آدم هایش، غم و شادی هایش. در این کتاب به جستجوی تاریخ و زندگی در شکوه دل انگیز این قصه ها برخواهیم آمد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .