شیطانتر از گذشته برمیگردد و به خاک و خون میکشد هرآنچه که سر راهش است. دنبال گمشدهاش میگردد… امان از لحظهای که شیطان عاشق شود!
سه سال از پرونده ارتعاش میگذرد و آیسان همراه حامی و هستی در روستایی مخفیانه زندگی میکنند تا اینکه طی یک تماسی که از طرف مافوقِ حامی اتفاق میافتد، حامی ناچار میشود برای حلِ پرونده جنایتی مشابهِ پروندهی ارتعاش راهیِ تهران شود به امید دستگیری داریا دامون و بازگشت به زندگی سابقشان.
غافل از اینکه تمامی آن جنایات فقط برای جلب توجه حامی آرایانفر و کشاندن او به تهران است تا داریا بتواند به مخفیگاهِ آنها نفوذ کند و آیسانی که این همه سال در پی او بوده است را بدزد و …
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .