متن، صدای منجمدی است برای مانایی؛ صدایی نه زنده و نه مرده. وجودی که در حالت اغما به زیست ابدی خویش ادامه میدهد. متن، به ظاهر نفس نمیکشد، نمیگوید، نمیخندد و بغض نمیکند، اما با این همه، متن نمرده است. میتوان یک متن حماسی را با لحنی عارفانه خواند و لذت برد وهیچکس هم نمیتواند خواننده را به جرم تخلف، زندانی کند. در این میان، برخی کوشیدهاند تا متن را از اغما درآوردند و با تجربههای آن-آنقدر که میتواند شریک شوند. مصححان، مدعیاند که میتوانند متن را دوباره زندگی ببخشمد و دگرسانیهایی را که فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ایدئولوژی بر متن تحمیل کرده، بپالایتند و آنگاه صدای منجمد بیدفاعی را که تاریخ هرچه خواسته بر سرش آورده، در مقابل گوش هوش مخاطی کنونی برانگیزاننده و به نمایش بگذارندو اندیشه تصحیح متن، اندیشهای است کهن که ریشه در سنتهای متنپژوهی دارد. کتاب پیشرو، تلاشی است برای نشان دادن کوششهای طاقت فرسای مصححان ایرانی در دوران پس از اسلام.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .