در مجموعهی حاضر شعرهای عاشقانهی لورکا گرد آمده است، چنین کاری یعنی گردآوری موضوعیِ اشعارِ یک شاعر ممکن است کاری ساده و حتی بیهوده به نظر برسد، اما خود لورکا نیز از آغاز حرفهی ادبیاش چنین رویکردی را پی میگیرد. مفهوم عشق نزد او مفهومی بغرنج است که با تضاد و حتا خشونت همراه میشود و او را وامیدارد تا در درون و بیرون خود مدام در جستوجو باشد و همهی اینها در متون و اشعارش خودنمایی میکند. لورکا همواره و بهشدت درگیر رنج و اندوه است، گاه به وضوح و گاه ناپیدا و مرموز؛ چنین به نظر میرسد که او ، بهخصوص در آغاز کار، مانند همهی تازهکاران، شعر را بهمنزلهی تعریف خود به کار میگیرد ، و در امتداد مسیری بیپایان از پرسشها حرکت میکند. «عشق ممکن است؟» و «عاشق چه کسیست؟» و «چگونه؟» و هیچگاه پاسخ ملموس و قابل فهمی برایش پیدا نمیکند.
- در چشمانم گسترده میشود
آوای ملالانگیزِ دانههایی
که گل نمیدادند
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .