با گفتمانی سروکار داریم که ارزشهای سنتی فهمپذیری را واژگون میکند: نوعی تبیین از پایین که چیزها را براساس سادهترین، اولیهترین و روشنترین امور نمینگرد، بلکه براساس آشفتهترین، تیرهترین، بیسامانترین و مشوشترین امور مینگرد. این گفتمان درهمریختگی خشونت، خشم و خروش، نفرت، انتقام و بافت شرایط حداقلیای را که شکستها و پیروزیها را میسازد، به عنوان قاعدهای تفسیری به کار میگیرد. خدای گنگ و رمزآلود نبرد، باید روزهای بلند نظم، کار و صلح را توضیح دهد. خاستگاههای تاریخ و حق در مجموعهای از واقعیات حیوانی ( نیروی جسمانی، زور؛ ویژگیهای طبیعی) و مجموعهای از اتفاقاتها (شکستها؛ پیروزیها، توفیق یا ناکامی توطئهها، شورش یا ائتلافها) ریشه دارد. نوعی عقلانیت روبهرشد _عقلانیت محاسبات و استراتژیها_ ظهور خواهد کرد، اما تنها در راس این کلاف، و هرچه که بالاتر میرویم، این عقلانیت نیز بسط مییابد، شکنندهتر و شکننده تر میشود، شریرانهتر و شریرانه تر میشود، و با اوهام، تخیلات و رموز بیشتر و بیشتر پیوند میخورد. این چنین، شاهد نقیض آن تحلیلهایی هستیم که سعی میکنند در زیر آشفتگی ظاهری یا سطحی، در زیر توحش مشهود بدنها و احساسها، عقلانیت بنیادینی را بیابند که هم دائمی و پایدار است و هم ذاتا با عدالت و خیر پیوند دارد
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .