هنر از قدرت خاص خود در جهان برخوردار است و امروزه در بازی قدرت سیاست جهانی همان قدر یک نیرو است که زمانی مثلا در صحنه سیاست جنگ سرد بود. هنر را نمی توان کالایی فاقد قدرت و تابع احکام بازار هنر مبنی بر شمول و طرد دانست. بررسی هنر مدرن و معاصر بر اساس کارکرد ایدئولوژیک آن نشان می دهد که هنر به دو شیوه تولید می شود و در معرض دید عموم قرار می گیرد: به منزله ی کالا و به منزله ی ابزار تبلیغات سیاسی. هنر معاصر هم زمان در دو جایگاه تصویر و نقد تصویر قرار می گیرد و قدرتش را با تملک حرکت های شمایل شکنانه ای که متوجه آن است نشان می دهد. چیزی پارادوکسی به نام اثر هنری مدرن مولود همین تملک بنیادین است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .