نامههای احمد قاسمی به همسرش اعظم صارمی در تاریخ سیاسی ایران در نوع خود یگانه است. این نامهها بیانگر امید و آرزو، رنج و اندوه، و عشق بیپایان مردی به همسرش است که روزگاری در شکل بخشیدن به جریان چپ ایران نقشی انکارناپذیر داشته است.
احمد قاسمی از نامآوران حزب توده ایران بود. او با عضویت در هیئت تحریریه نامه رهبر، ارگان مرکزی آن حزب، جایگاه ویژهای در دستگاه تبلیغاتی حزب داشت. این جایگاه با عضویتاش در کمیسیون تفتیش و بعدها در کمیته مرکزی حزب توده ایران توان او را در شکل بخشیدن بر سیاستهای حزب دوچندان میکرد…
قاسمی پس از سیاست استالینزدایی خروشچف در کنگره بیستم حزب کمونیست شوروی در سال 1956 به انتقاد از آن سیاست پرداخت. او با رشد اختلافات میان چین و شوروی به نقد سیاست حاکم بر حزب کمونیست شوروی دست زد و به مخالفت با آنچه از سوی حزب کمونیست چین رویزیونیسم خروشچفی نامیده میشد برخاست. قاسمی در بهمن 1352، هنگامی که 58 سال داشت به سکته قلبی در مونیخ درگذشت. اکنون با گذشت پس از چهلوپنج سال از مرگ او، انتشار این نامهها نور تازهای بر زندگی سیاسی و شخصیت فردیاش میافکند. او در این نامهها نه تنها مسائل سیاسی را با همسرش که روزگاری عضو رهبری سازمان زنان حزب توده بود در میان میگذارد و در هر عرصهای با او به بحث و گفتگو میپردازد، بلکه با بیپروایی شگفتانگیزی احساساتش را نسبت به همسرش در جزئیترین زوایا آشکارا بر روی کاغذ میآورد. چنین راه و رسمی بهویژه در فرهنگ سیاسی ما بیمانند است و دریچهای میگشاید که میتوان در پرتو آن به شناخت بهتری از دیدگاههای او و جهانی که در آن میزیست دست یافت.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .