چنان که از مثال های تاریخی درباره واژه بیگانگی پیداست حتی جامعه ها هم دچار این حالت کرخی و بی حسی شده اند و از گرایش به بیگانگی بر آشفته و مضطرب نمی شوند.واژه «بیگانی»در مفهمو فلسفی اش نخستین بار به وسیله فیتشه و هگل در اوایل قرن نوزده مورد استفاده قرار گرفت،گرچه در آن هنگام نفوذ و تاثیر آن محدود به گروه ها ی کوچکی از شاگردان آنها بود ولی هنگامی که مارکس تفسیر خود را از دوران سرمایه داری بر محور بیگانگی از خود متمرکز کرد،این واژه در دهه چهل قرن نوزده وارد تئوری های جامعه شناسی گردید.ولی نتوانست نفوذ و تاثیر خود را برای مدت زمان درازی حفظ کند و تقریبا برای سالها پس از آن دهه به دست فراموشی سپرده شد.ولی اکنون در این صد سال اخیر است که مفهوم بیگانگی دوباره مطرح شده است.این موضوع به خوبی می تواند به علت ساله ای متمادی تداوم بحرانی باشد که موجب آگاهی ما از مسئله بیگانگی شده است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .