شاید بتوان گفت که بارزترین مشخصه عصر ما ترکیب عقل گرایی علمی و عقل ستیزی فرهنگی است و همین امر بسیاری از فیلسوفان،متالهان،جامعه شناسان و هنرمندان معاصر را بر آن داشته است که به جد به پرسش از علم و تکنولوژی بپردازند.زیرا همه می دانند که سخن راندن از بازگشت به طبیعت شوخی تلخی بیش نیست.
هدف اصلی پرسش از علم و تکنولوژی تجدید گفتگو میان بخش های تک افتاده فرهنگ مدرن است تا شاید این دو نیروی سترگ بار دیگر با خاستگاه اصلی خود،یعنی زندگی و فرهنگ بشری،پیوند یابند و با دیگر نیازها و اشتیاقات معنوی ابنای بشر هماهنگ شوند.این تلاش ابعادی متفاوت دارد و مسائلی گوناگون چون رابطه زبان علمی و فنی با زبان روزمره،علم و تکنیک به مثابه کنش اجتماعی،رابطه علم با ایدئولوژی و…را در بر میگیرد.این که چه راه حل یا راه حل هایی مفیدتر و موثر تر است،هنوز مورد بحث است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .