سرزمین آذربایجان از مهمترین کانون های فرهنگ و تمدن آریایی، از زمان تاسیس کشور ایران ، همواره بخشی از کشور ایران بوده است . در سده نوزدهم میلادی و در میان پریشانی های برآمده از شکست های دوره قاجار، این سرزمین از سوی استعمارگران اروپایی برای رخنه در سامان فرهنگی و تاریخی ایران، هدف قرار گرفت. بی کفایتی دولت های ایرانی در سده های نوزدهم و آغاز سده بیستم میلادی به این استعمارگران که در لباس میسیونر مذهبی در آذربایجان سرگرم پیشبرد هدف شوم خود، یعنی تجزیه فرهنگی آذربایجان در گام اول و زمینه چینی برای تجزیه سیاسی آن بودند، میدان داد.
فیروز منصوری، پژوهشگر معاصردر این کتاب به بررسی دقیق رویدادهای تاریخی در ایران دوره قاجار می پردازد و با ژرف نگری در مبادی این رویدادها و جستجوی دقیق برای یافتن علت آن ها، شکل گیری چیزی را نشان می دهد که امروزه در متن های تاریخی و سیاسی ایران «مسئله آذربایجان» نام گرفته است. او با بررسی تاریخنامه های فارسی و ترکی ایران و عثمانی، سفرنامه های جهانگردان اروپایی و دیوان های شعر شاعران فارسی و ترکی زبان ایران و عثمانی و ترکیه امروز ، کوشش مذبوحانه گروهی از تاریخنگاران در زمینه پیشینه سازی برای ترکان و هویت سازی دروغین برای آذربایجان را نشان می دهد.
خواننده با خواندن این کتاب، آگاهی های سودمندی درباره آذربایجان ونقش مهم آن در زندگی سیاسی، فرهنگی و تاریخی ایران به دست خواهد آورد و با سیمای درخشان گروهی از بزرگان این سرزمین در مقام مدافعان یکپارچگی ایران آشنا خواهد شد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .