اول ، آن تصادف اتفاق افتاد . دو دختر در یک شب بارانی بعد از تصادف با درخت فوت کردند. کمی بعد ، آن قتل ها اتفاق افتادند. دو دختر توسط مرد همسایه کشته شدند. پلیس به قاتل شلیک کرد. پس هیج کس انگیزه او را نخواهد فهمید. خواهر مونیکا، آخرین چیر لیدری بود که مرد. بعد از خودکشی اش، دبیرستان سانی بروک چیرلیدرها را منحل کرد. این وقایع پنج سال پیش رخ دادند. حالا کارکنان و دانش آموزان دبیرستان سانی بروک می خواهند. یاد بودی برای چیر لیدرهای مرحوم برگزار کنند. ولی برای مونیکا ,این کار آسانی نیست. او فقط می خواهد فراموش بکند.
از طرفی دنیای مونیکا دارد فرو می پاشد؛ نامه هایی در کشوی میز پدر خوانده اش ،یک گوشی موبایل قدیمی و دوستی عجیب و غریب که در مدرسه پیدا کرده است.
اتفاقات پنج سال قبل هنوز تمام نشده اند. بعضی از مردم شهر بیش از آنچه به زبان می آورند ، می دانند و مونیکا نیز با این مسائل درگیر شده است.
دیگر هیج چیر لیدری در سانی بروک نیست ، ولی این به آن معنا نیست که بقیه در امان اند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .