سرانجام کابوس پانزده ساله سارا و دخترش به پایان میرسید و هر دو از زندان مجللی که فرماندار (همسر سارا) برایشان ساخته بود، رهایی مییافتند.
با امید به آیندهای بهتر، راهی سفری پر خطر میشوند. سفری پر ماجرا و خطرناک. سفری که معلوم نبود مقصدی دارد یا نه. سفری که در آن شیطان قدم به قدم تعقیبشان میکرد تا زهرش را بریزد و انتقام چندین سالهاش را بگیرد. انتقامی سخت که فقط در این سفر محقق میشد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .