«الگوی نقد» از فلسفه، ساختار، سامان مندی، و روش نقد در قلمرو علوم انسانی سخن می گوید. این دست پژوهش ها در دامنه مطالعات «نقد پژوهی» قرار دارد که شاخه و گرایشی میان رشته ای در پیکره علوم انسانی و در مرز بین سه دسته مطالعات فلسفه علم، روش شناسی و روش تحقیق و تفکر انتقادی است. بدین ترتیب از مبانی نظری و فلسفی نقد تا روش ها و شیوه نامه های نقد علمی را می توان در قالب «الگوی نقد» ، به مطالعه و سنجش همه جانبه گذارد. این کتاب پس از بحث پیرامون جایگاه نقد در نسبت با تحول علوم انسانی، به قلمرو فرآیندهای اجتماعی دلالت داده تا آنجا که نه تنها از «نقد به مثابه یک جریان اجتماعی»؛ بلکه در زاویه مطالعات فلسفی، از «نقد به مثابه فلسفیدن» یاد می کند. سپس به ساختار چندگانه مؤلفه های مفهومی نقد و مؤلفه های شکلی و محتوایی روش نقد علمی پرداخته است و در فصول پایانی از مختصات نقد علمی کتب تخصصی علوم انسانی و شیوه نامه های کاربردی نقد سخن می گوید. مطالعات نقدپژوهی در قلمرو علوم انسانی را بایستی یک «کلان پروسه» به حساب آورد و هرآینه، الگوی نقد می تواند به عنوان یک «کلان پروژه در دل آن روند علمی-تدریجی، ایفای نقش کند. نکته آن است که اجزاء مهم و اصلی این کلان پروژه به درستی شناسایی و فهم شوند؛ سپس در مرحله دوم ، به ترسیم دقیقی از ساختار الگوی مطلوب دست یابیم؛ و در مرحله سوم با روشی نظام مند، به سمت تبیین و تحلیل عناصر و مؤلفه های الگو پیش رویم . این پژوهش، در سراغاز چنین مسیر بر فراز و نشیبی قرار گرفته است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .