اعتماد به عقل و آرزوی رهایی، روشنگری را به عنوان جنبشی فکری و سیاسی در اروپای دوران جدید توصیف میکند. عصر روشنگری به صورت تصادفی شامل قرن میان دو انقلاب بزرگ نمیشود، انقلابهایی که بواسطه آنها تسلط مطلق کلیسا و حکومت از میان رفت. عصر روشنگری از لحاظ تاریخی در سال 1689 با انقلاب باشکوه در انگلستان شروع شد و یک صد سال بعد در سال 1789 با انقلاب بزرگ در فرانسه، هنگامی که ایدههای ضد مذهبی و ضد فئودالی فیلسوفان فرانسوی بر تودههای مردم تاثیر گذاشت، به پایان رسید.
روشنگران آلمانی نیز موضع قدرتمند سومی را در اروپای مرکزی به وجود آوردند. اگر چه آنها کمتر از انگلیسیها تجربه محور، کمتر از فرانسویها منتقد مذهب و حکومت و کمتر از هر دو آنها سیاسی بودند، اما روشنگران آلمانی با ریسک پذیری فوق العادهای بحثهایی را در مورد عقل انتقادی و سعادت عملی مطرح کردند. روشنگری در واقع با نگاهی تاریخی- فرهنگی به گذشته، پروژهای اروپایی با ادعایی جهانی به شمار میآید
عصر روشنگری میتواند به عنوان گذرگاه دوران پیشامدرن به مدرنیته (غربی) تعبیر گردد و بر همین اساس میتوان این عصر را به عنوان نقطه آغازین فرآیند دنیوی کردن امور و همچنین دوران پیدایش ایدههای حقوق بشر و دموکراسی ارزیابی نمود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .