امروزه شکوه حقوق بشر را ناشی از جهانی سازی قانونی آن می دانند. این قانون جهانی همه دولت ها و هر انسان بما هو انسان را مخاطب قرار می دهد و استحقاقات او را جز میراث بشری منبع تبلیغی حق ها شده است. هر دولت و قدرتی ردای حقوق بشر بین المللی به دوش می اندازد و هر حکومتی نهایتا، با تبدیل قانون شاهان به قانون جهان شمول کرامت انسان، متمدن می شود. اما این یک جهان شمولی اقتضایی است و مبتنی بر اتحاد رقابتی دولت های حاکم، ملاحظات عملگرایانه و محاسبات سیاست بین المللی می تواند خود را حقوق بشری بنامد و این حق ها را ترفندی برای مشروعیت خود قرار دهد. قبلا تصور می شد حقوق بشر ابزاری علیه بیداد قدرت و سرمستی ثروت است. اما اینک هم نوایی حقوق بشر با حکومت ها حاکی از زوال بخش اعظم قوه انتقادی حق ها و معکوس شدن نقش اولیه شان است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .