اینقدر از محاسن ما سخن گفتهاند که دلیلی ندیدم من هم چنین کاری را صورت دهم. پس تصمیم گرفتم معایب خودمان را برشمرم. تا به حال ما تبریکات فراوانی برای هم فرستادهایم. واقعا چگونه میشود یک نفر نداند که مشکل دارد و مشکلش را نشناسد و آن وقت توقع داشته باشد که مشکلش حل شود؟ این به معجزه شبیه است. ما مشکل جدی داریم. ما به هر دلیلی زیادتر از ملل دیگر دروغ میگوییم. تملق اگرچه خوشایند نیست، تک تک خودمان میدانیم چقدر تملق میگوییم. ما ترس بیجای فراوان داریم. فرهنگ اعتراض هم در ما وجود ندارد و این در بسیاری مواقع تبدیل شده به ظلمی برای دولتها و حکومتهایی که برما حکومت کردهاند. من قصد ندارم وارد سیاسیت بشوم ولی بسیاری از مردم از شدت ترس و خودسانسوری کارهایی میکنند و در خلوت آن را به حکومتهایی که بالای سرشان است نسبت میدهند. در صورتی که اینها معنی اختناق را هنوز نمیدانند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .